دختر بی همتای من

بنیتای من

1391/7/30 0:25
نویسنده : مامان مرضیه
100 بازدید
اشتراک گذاری

بنیتای من تو امروز 13 روزه شدی.

 

من و بابایی شنبه رفتیم تهران و شناسنامه تو رو گرفتیم مبارکت باشه

مامانیهورا.بعدش رفتیم مطب دکتر مظاهری که بخیهام رو چک کن خدا رو

شکر همه چی خوب بود دکتر کلی به خاطر گلی که مامانی

طرحش رو داده بود تشکر کرد.بعدم رفتیم برای دایی محسن بلیط

گرفتیم خدا رو شکر بلیط قیمت مناسب ÷یدا کردیم و دایی داره فردا

میاد حسابی دلش میخواد تو رو ببینه کلی تعریفت رو شنیده و دلش

برات یک ذره شده.مامانم امروز رفت سر کار و تو ÷یش مامانی موندی

عسلکم دلم برات یک ذره شده بود فقط عکس رو گوشیم آرومم

میکرد.مامان با وجود اینکه میتریسد امروز روز خوبی رو در دانشگاه

س÷ری کرد.

راستی سایز مامان بعد به دنیا آمدن تو از 38-40 رسیده به 44 ناراحت.دیروز

مجبور شدم برای رفتن به دانشگاه با بابایی بریم مانتو بخریم بعد از

گشتن 4 تا مانتو فروشی و انتخاب مانتوهای مختلف که هیچ کدوم

تنم نمیشد مجبور شدم برم یک مانتو فروشی و بدون گشتن و انتخاب

بگم ببخشید چه مانتویی دارین تن من بشه ناراحت خوشبختانه یکی از

مانتوها تنمشد و منم تندی خریدم و آمدم خونه.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)